خانه / بیشتر بدانیم / حیات در منظومه شمسی

حیات در منظومه شمسی

در حال حاظر جستجوی سیارات فراخورشیدی با هدف پیدا کردن و مطالعه ی جهان های قابل سکونت در خارج از منظومه ی شمسی انجام می پذیرد، با این حال جستجوی جهان های دیگر توسط انسان هیچگاه به این گستردگی نبوده است.

زمانی انسان ها قادر به نقض مرزهای منظومه ی شمسی نبودند، آن زمان که سیارات همسایه ی ما، نقاطی اسرار آمیز و سرگردان از نور بودند که اسرار خود را مخفی می کردند. از آن زمان تا به امروز مطالعه ی سیارات منظومه ی شمسی همچنان ادامه دارد. امروزه ابزارهای بسیاری برای جستجوی سیارات فراخورشیدی در قسمت های دیگر کیهان به کار گرفته می شود.
در این مقاله قصد داریم تاریخ جستجوی حیات در منظومه ی شمسی و همچنین سیارات فراخورشیدی را بررسی نمائیم:

 

جستجوی حیات در منظومه ی شمسی:

زهره (ناهید)
با پیشرفت های سریع در میزان دقت تلسکوپ ها، پس از اختراع آن در قرن هفدهم، به زودی جستجوی ویژگی های سطح سیارات نزدیک و در نتیجه جستجوی نشانه هایی از حیات امکان پذیر شد‌.
از آنجایی که زهره نسبت به دیگر سیاره ها، نزدیک به زمین عبور می کرد، بنابراین فرصت ایده آلی برای چنین مشاهدات تلسکوپی فراهم می کرد؛ با این حال نتایج این مشاهدات ناامید کننده بود. در سال ۱۶۶۰ یا اواسط قرن 17 میلادی،”Christian Huygens” پی برد که زهره با یک لایه ی متراکم از ابرها که به طور کامل سطح آن را پنهان کرده، پوشیده شده است. گرچه یک تلسکوپ زمینی معمولی هیچ یک از ویژگی های سطح زهره را نمی توانست نشان دهد اما وجود پوشش انبوه ابر به همراه نزدیکی زیاد آن به خورشید حاکی از این بود که زهره ممکن است، آب فراوان با وضعیت گرم و مرطوب شبیه به مناطق استوایی زمین و در نتیجه، امکان زندگی انبوه داشته باشد.
تمام این تصورات در۱۹۶۷ تغییر نمود، یعنی زمانی که اتحاد جماهیر شوروی شروع به ارسال یک سری از کاوشگر های فضایی به جو زهره کرد. مجموعه ای از این کاوشگرها موفق شدند، روی سطح زهره فرود بیایند؛ اندازه گیری های آن ها آشکار کرد که زهره جوی متراکم از دی اکسید کربن با فشار ۹۵ میلی بار و دمای سطح ۷۴۰ درجه ی کلوین( معادل 467 درجه سانتی گراد)، بالاتر از دمای ذوب سرب دارد.

مریخ

ممکن است حیات فرا زمینی به صورت باکتری یا “ارگانیسم های فرین دوست”_هریک از کهن باکتری هایی که تمایل به زندگی در محیطی خاص با دما و نمک زیاد دارد_ وجود داشته باشد؛ زیرا چنین موجوداتی در محیط های نامناسب برای سکونت می توانند به راحتی به زندگی خود ادامه دهند، بر این اساس سفینه ی “Mariner 4″ در1965 به قصد کاوش حیات در سیاره ی مریخ به سوی این سیاره فرستاده شد. همچنین دانشمندان توانسته اند از طریق شهاب های آسمانی جدا شده، احتمال حیات در مریخ را بررسی کرده و بر این اساس به احتمال حیات باکتریایی در مریخ پی ببرند.

اقمار غول های گاز
اگرچه به نظر می رسد، این غول های گازی شرایط مناسبی برای زندگی ندارند اما به تازگی دانشمندان دریافته اند که فضای داخلی بعضی از قمرهای این سیارات از شرایط مناسبی برای حیات برخوردارند. حضور زندگی در دمای بسیار پایین این اقمار دشوار به نظر می رسد اما ما اکنون می دانیم، مکانیزمی برای افزایش دمای درونی بعضی از آن ها، یعنی گرمایش جزر و مدی”tidal heating” ( کشش گرانشی ای که میان این اقمار و سیارات مادر آن ها و همچنین سایر اقمار بزرگ وجود دارد، باعث می شود، جهش هایی در سطح این اقمار ایجاد شود که اصطکاک های متعددی در اعماق پوسته ی آن ها و در نتیجه گرما ایجاد کند) وجود دارد.
حداقل دو قمر شناخته شده ی پوشیده از یخ در منظومه ی شمسی بیرونی وجود دارند که در آنها گرمایش جزر و مدی کافی برای بالا بردن دمای درونی آنها به بیشتر از نقطه ی ذوب آب وجود دارد.

این اقمار، Europa قمر مشتری و Enceladus قمر زحل هستند.

اروپا
اروپا با ورقی از یخ پوشیده شده است و به نظر می رسد، در زیر این همه یخ، اقیانوسی از آب مایع وجود داشته باشد.
این قمر از خورشید بسیار دور می باشد، از این رو انرژی خورشید نمی تواند روی آن آب مایع ایجاد کند؛ بنابراین احتمالا گرمایش جزر و مدی باید زیرِ سطحِ یخی آن، آب مایع ایجاد کرده باشد. گرم شدن درون آن می تواند برای زندگی ساده ی میکروبی مناسب باشد.
تایتان(تیتان)
طی اولین پرواز سفینه ی “Voyager 1″ در۱۹۸۰ از نزدیکی تایتان، هیدروکربن ها و ملکول های آلی موجود در اتمسفر این قمر کشف شدند.
کاوشگر کاسینی”Cassini” نیز اطلاعاتی در مورد این قمر به دست آورده که به بررسی امکان حیات کمک می نماید.
تیتان تنها قمر منظومه ی شمسی است که دارای اتمسفر قابل توجهی می باشد. فشار جو آن حدود ۱.۵ برابر فشار جو روی زمین است و عمدتاَ از نیتروژن و مقدار کمی متان تشکیل شده است.
سطح این قمر بسیار سرد است، حدود منفی ۱۸۰ درجه ی سلسیوس و پوشیده از دریاچه ها و شاید حتی اقیانوس هایی از متان مایع می باشد.

انسلادوس
فضاپیمای کاسینی در ۲۰۰۵ مطالعه ی انسلادوس را شروع کرد و یخفشان هایی را روی سطح این قمر مشاهده نمود، احتمالاَ نیروی جاذبه ی زحل باعث گرم شدن هسته ی انسلادوس، ذوب شدن یخ ها و انبساط آب می شود که به صورت یخفشان از میان ترک های سطح یخ بیرون می زند.
کشف آب مایع در این قمر نشان دهنده ی نقطه ی عطفی مهم برای جستجوی حیات، در منظومه ی شمسی است.
انسلادوس در حال حاضر تنها جرم در منظومه ی شمسی به غیر از زمین است که در آن آب مایع شناسایی شده است.

*یخفشان”Cryovolcano”یک فوران آتش‌فشان وار مواد فرار مانند: آب، آمونیاک یا متان است که در شرایطی به جای سنگ مذاب، این مواد به‌صورت گاز و یا مایع و بخار به بیرون پرتاب می‌شوند. پس از فوران، این یخ گدازه‌ها در اثر دمای بسیار پایین پیرامون یخ‌فشان به‌زودی متراکم و به شکل جامد در می‌آیند. یخ‌فشان‌ها در ماه‌های یخی و گاهی در جرم‌های آسمانی مانند جرم‌های موجود در کمربند کویپر پدید می‌آیند.
تاریخچه ی جستجوی حیات در سیارات فرا خورشیدی
دیر زمانی است که در جستجوی معنا و جایگاه خود در کیهان، چشم به آسمان دوخته ایم، به ذهن خویش پر و بال داده ایم تا به دنیاهایی دور با سکنه ای بی شباهت به خودمان بیاندیشیم.
یونانیان باستان اولین متفکران غربی بودند که به امکان وجود کیهانی بی انتها که مسکن تعداد بی شماری تمدن بیگانه است، اندیشیده اند. بعدها در قرن شانزدهم مدل کپرنیکی “خورشید مرکزی”، دری به سوی تاملات فرازمینی گشود، چرا که زمین دیگر مرکز خلقت نبود بلکه جرمی آسمانی بود در ابر عظیم هستی. در حالی که این خط فکری هرگز با آموزه ی کلیسا در رابطه با حیات فرازمینی به توافق نرسید با روشنگری و تحقیقات علمی تا قرن بیستم همگام شد.
قبل از سال 1950 هیچ روش معتبری برای جستجوی این همسایگان فرضی ارائه نشد اما با طلوع عصر فضا دانشمندان برای پرده برداشتن از فضای آنسوی جو زمین به تکاپو افتادند. روسیه در سال های 1957 و 1958 برای نخستین بار سه ماهواره ی “Sputnik” را به مدار زمین فرستاد. ایالات متحده نیز به نوبه ی خود در 1960 کاوشگر بین ستاره ای Pioneer5″” را به سوی زهره روانه کرد. ما در تدارک دستگاه هایی بودیم که به مسافتی فراتر از تصوراتمان سفر کند اما در حیطه ی سترگ فضا، چنانکه گویی هرگز زمین را ترک نکرده باشیم، چیزی فراتر از نظام سیاره ای آن نمی دانستیم.
تنها راه حل باقی مانده این بود که امیدوار باشیم حیات هوشمند در نقطه ای دیگر، دور از ظرفیت فناوری ما، فرگشت یافته باشد و شاید آنها بتوانند در این بیکران خالی فضا، سراغی از ما بگیرند. چالش رویاروی ما این بود که آنها کی و چطور با ما تماس خواهند گرفت. اواسط سپتامبر 1959 دو فیزیکدان جوان دانشگاه “کوردل” مقاله ای دو صفحه ای در مجله ی نیچر با عنوان: “جستجو برای ارتباطات میان ستاره ای”
(Searching for Interstellar Communications) منتشر کردند که آغازعصر جدیدی در جستجوی حیات فرازمینی را رقم زد.

فرگشت : ترقی یافته، تکامل یافته
“SETI” (Search for extraterrestrial intelligence)
مقاله ی دو فیزیکدان:
Giuseppe Cocconi” ” و Philip Morrison”چنین استدلال می کرد که اگر چه امکان وجود حیات هوشمند در کیهان را نمی شود اثبات نمود اما بر چنین احتمالی نیز نمی توان خط بطلان کشید. ما فرگشت یافته و به حد مشخصی از هوشمندی دست یافته ایم. آیا منطقی نیست که بیاندیشیم تمدن های بیگانه نیز بر سیاراتِ دیگر ستارگان شکل گرفته باشند؟ به احتمال زیاد برخی از آن تمدن ها قدیمی تر و پیشرفته تر از ما هستند و شاید خورشیدِ ما را میزبان حیات انگاشته و در تلاش برای برقراری ارتباط با ما باشند. سوال اصلی مقاله مورد نظر این بود که: “آنها چطور پیامشان را مخابره می کنند؟”.
منطقی ترین انتخاب، امواج الکترومغناطیس بود که با سرعت نور سفر کرده و در مسافت های طولانی بین ستاره ای پراکنده نمی شوند. اما چه بسامدی مناسب خواهد بود؟ طیف امواج الکترومغناطیسی گسترده تر از آن است که به طور تمام و کمال بررسی شود. بنابراین فرض را براین گذاشتند که بسامد 1420 مگا هرتز را جستجو کنند که بسامد گسیلی هیدروژن ،فراوان ترین عنصر کیهان، می باشد. بنابراین به مثابه ی نقطه ی اشتراکی بین ما و تمدن های بیگانه، هردو قادر به رمزگشایی آن خواهیم بود. این فرضیه تا به امروز در کانون تحقیقات SETI باقی مانده است.

The Drake Equation
در سال 1961 برای فرضیات مبهم کوکنی و موریسن، معادله ای ریاضی نوشته شد. Frank Drake”” و تعدادی اخترشناس برجسته مانند Carl Sagan”” برای پی ریزی معادلات لازم برای تخمین تعداد تمدن های هوشمند در کهکشان راه شیری گردهم آمدند. اطلاعاتی که تا کنون به دست آمده مهر تاییدی بر برآوردهای اولیه ی کمیت ها ی مورد اندازه گیری معادله آنها می زند. کمیت هایی مانند تعداد ستارگانی شبیه خورشید و تعداد سیارات آنها ثابت می کند که برآوردهای دریک و همکارانش به نسبت دقیق بوده است. باقی متغیرهای معادله قابل ارزیابی نیست، مانند: میانگین طول عمر تمدن هوشمند و کسری از حیات که تا درجه هوشمندی فرگشت می یابد. با این حال اگر چه معادله ی مذکور به میزان زیادی بحث برانگیز است، همچنان نقش نقطه ی کانونی و چارچوبی ارزشمند را برای تحقیقاتSETI ایفا می کند.

Project Cyclops
مقاله ی مذکور در رابطه با جستجوی حیات هوشمند، قبل از تبدیل شدن به تیم تحقیقاتی رسمی، یک دهه از سد برنامه های اکتشافی ناسا گذر کرد. تحقیقات این تیم که به پروژه ی “سایکلاپس” شهرت یافت، نخستین تحقیقات رسمی، کاربردی و همه جانبه در عرصه ی جستجوی حیات هوشمند بود و موفق شد به تعداد زیادی از نتایج کوکنی و موریسن دست یابد. بدین معنا که جستجوی حیات هوشمند باید بر مبنای بسامد پایین در طیف میکروموج انجام گیرد اما بودجه ی لازم برای تحقیقات توجیه پذیر نبود. بین 6 تا 10 میلیارد دلار برای ساخت و بنای تلسکوپ رادیویی هزینه لازم بود و بین 10 تا 15 سال زمان می برد. همچنین موفقیت پروژه نیازمند چندین دهه تعهد مالی طولانی مدت بود که به مثابه نقطه پایانی بر پروژه عمل می کرد. 21 سال طول کشید تا ناسا بالاخره طرح جستجو را جامه ی عمل بپوشاند که با نام:
High Resolution Microwave Survey Targeted Search”” یا “جستجوی هدفمند برآورد میکروموج با وضوح بالا”، شناخته شد اما این پروژه نیز مانند قبلی کوتاه مدت بود و با کمبود بودجه ی کاری مواجه شد.
شهاب سنگ ها
اخترزیست شناسان برای کشف راز منشأحیات زمینی و مواد لازم آن به بررسی منابع خارجی مانند:اخترواره Asteroids)) ، دنباله دار و شهاب سنگ می پردازند. این آثار باقی مانده از زمان تشکیل منظومه ی شمسی، خرده های یخ و سنگی هستند که به یکدیگر و یا به قمرها و سیارات برخورد کرده و آب، مواد معدنی و آمینو ی ذخیره در خود را به آنها منتقل می کنند. برای ساخت پروتئین یا همان سنگ بنای حیات، به دوازده آمینو اسید خاص نیازمندیم که تا به حال هشت نمونه ی آن را در شهاب های آسمانی یافته ایم؛ محل تشکیل باقی آمینو اسیدها شاید یکی از رازهای حیات زمینی و دیگر سیارات باشد. در آزمایش تاریخی “میلر-اری” در 1953 ترکیب آب و دیگر عناصر جو اولیه زمین تحت جریان الکتریکی قرار گرفت تا “سوپ حیات” اولیه بر زمین را شبیه سازی کند و نتیجه ی آن تشکیل تعدادی آمینو اسید بود. البته تعداد بی شماری از فرآیندهای ناشناخته برای تشکیل حیات از آمینو اسید لازم است. دکتر “شاستک” اخترشناس موسسه ی SETI می گوید: “صرف داشتن آجرپزخانه شما را صاحب آسمان خراش نمی کند!”


سیگنال شگفت انگیز!
با وجود توقف پروژه سایکلاپس، هنوز هم کسانی بودند که در دهه ی هفتاد به صدای کیهان گوش می سپردند. تعدادی پروژه ی جستجوی حیات فرازمینی در مقیاس کوچک در اقصی نقاط جهان مشغول به فعالیت بودند که اکثریت با تجهیزات دانشگاهی کار می کردند. برجسته ترین و بلندمدت ترین پروژه، تلسکوپ رادیویی “گوش بزرگ” یا”Big Ear” واقع در دانشگاه ایالات اوهایو بود. این تلسکوپ به اندازه ی سه زمین فوتبال و شبیه به پارکینگ نقره ای رنگ عظیم بود. در آن سوی این محوطه داربستی برای جایگیری صفحات تصویری غول آسا تعبیه شده بود. در پانزدهم آگوست 1977 تلسکوپ گوش بزرگ به مدت 72 ثانیه سیگنالی چنان غیرمنتظره دریافت کرد که اخترشناسان حاضر در محل، دور ترتیب الفبای عددی آن را خط کشیدند و در حاشیه نوشتند: “شگفت انگیز!”. الگوی سیگنال مذکور دقیقاً در هماهنگی با حرکت کانون تلسکوپ، بالا و پایین می رفت و به محض اینکه در معرض شناسایی قرار گرفت، به طور تدریجی قوی ترشد. در حالی که اگر سیگنال از سوی زمین بود، با شدت کامل به تلسکوپ می رسید.
درکمال تاسف دو ویژگی دیگر سیگنال مذکور با نشانه ی قابل اتکای حیات هوشمند در تضاد بود. اولین مشکل مربوط به چگونگی ذخیره امواج رادیویی توسط تلسکوپ مربوط می شد که از دو ذخیره ساز با فاصله سه دقیقه از یکدیگر به موازات هم استفاده می کرد. هر سیگنالی که توسط اولی شناسایی می شد، باید سه دقیقه بعد به دومی می رسید اما ذخیره ساز دوم سیگنال شگفت انگیز را دریافت نکرد و بدتر اینکه تا به امروز هرگز دوباره دریافت نشده است. عملیات بی شماری با تجهیزاتی به مراتب حساستر و پیشرفته تر و در بازده زمانی طولانی تر بر روی منبع سیگنال موردنظر انجام شد اما نتیجه ای در پی نداشت.

سیارات فراخورشیدی
با کشف سیاره ی فرازمینی ” Pegasi b 51″ در سال 1995 روحی تازه به کالبد جستجوی سیارات فراخورشیدی دمیده شد. “پگسی” اولین سیاره ی فراخورشیدی بود که به یاری اثر دوپلر، در حال گردش به دور ستاره ای معمولی کشف شد. این کشف در رسانه ها سر و صدای زیادی به پا کرد؛ بالاخره ثابت کرده بودیم که منظومه ی شمسی ما منحصر به فرد نیست. تا اوایل ژوئن 2008 تعداد سیارات فراخورشیدی مورد تایید تا 300 عدد رسید و تعداد آن هر سال با پیشرفته تر شدن تجهیزات به طور تصاعدی افزایش می یابد.
تعداد زیادی ازاین سیارات، غول های گازی هستند که در مداری نزدیک به دور ستارگان خود می گردند و همین موضوع امکان وجود حیات در آن ها را تضعیف می کند اما نمی توان گفت، هیچ سیاره ی خاکی مانند زمین در کیهان وجود ندارد. فقط مشاهد ه ی این غول های گازی آسان تر از سیارات خاکی است. چرا که آنها با سرعت و تنها در عرض چند روز، حول ستاره ی خود در گردش هستند. خود این سیارات بسیار کم نورتر از ستاره ی خود هستند اما با مشاهده ی تغییرات در نور متصاعد از ستارگان می توان به طور غیر مستقیم این سیارات را مکان یابی نمود. به این روش به اصطلاح Transit”” گفته می شود و سیاره ی مذکور “سیاره ی گذری” نامیده می شود.
غول های گازی به اندازه ی کافی بزرگ و تندحرکت هستند که تغییرات قابل مشاهده ای در ستارگان خود ایجاد کنند اما برای سیاره ای در اندازه ی زمین، باید سال های متمادی بی وقفه ستاره ای را مشاهده کنیم تا با تشخیص کوچکترین تغییرات در روشنایی آن، به گذر سیاره ای از کنار آن پی ببریم.

در ادامه 8سیاره ی فرا خورشیدی شناخته شده که حیات در آنها احتمال داده شده است را مورد بررسی قرار می دهیم.
“exoplante kepler-442b” سیاره ای است فرا خورشیدی که در 2015 میلادی شناخته شده است. فاصله ی آن از منظومه ی شمسی1100 سال نوری است، سیاره ی یاد شده به دور ستاره ای همچون ستاره ی ما در حال حرکت است با این تفاوت که از خورشید ما سردتر است. کاوشگران به دنبال بررسی پوشش بیرونی آن هستند که اگر صخره ای و خاکی باشد اندازه ی آن دو برابر زمین می باشد و احتمال وجود حیات در آن ممکن است.
سیاره ی فرا خورشیدی دیگر “Kepler 186f” نام دارد و تاریخ کشف آن2014 میلادی می باشد، تقریبأهم اندازه ی زمین بوده و شامل یکی از فاکتورهای حیات است که جنس پوشش بیرونی آن از خاک و صخره است. این سیاره به دور ستاره ای سرخ رنگ در حال گردش است که در فاصله ی 500 سال نوری از ما قرار داشته و نسبت به خورشید ما دمای سردی دارد.
Gliese667cc”” در سال 2011 میلادی شناخته شد. با جرمی حدود چهار برابر جرم زمین، به دور ستاره ی کوتوله ی سرخ رنگی که به مرحله ی سردی و خاموشی خود رسیده است، حرکت می کند.

Alpha centauri”” یا آلفا قنطورس، منظومه ای است که از سه ستاره تشکیل شده و حدود41سال نوری از ما فاصله دارد. طبق بررسی های به عمل آمده، ممکن است در مدار یکی از این ستاره ها سیاره ای وجود داشته باشد که میزبان حیات است.

ستاره ای به نام “trapplst-1” کوتوله ی سردی است که 40 سال نوری از خورشید فاصله دارد و سه سیاره با ابعادی تقریبأ هم اندازه ی زمین در این منظومه وجود دارند و احتمال میزبانی حیات در آنها زیاد است.

“Kepler b22” سیاره ی فرا خورشیدی دیگری است که در سال 2011 میلادی کشف شد و به دور ستاره ای که در فاصله 600 سال نوری از ما قرار گرفته است، حرکت میکند.این سیاره ممکن است، بین سیاراتی که تا به حال شناخته شده اند، بیشتر به زمین شباهت داشته باشد، دمای آن 22 درجه سلسیوس تخمین زده شده است .
منظومه ی دیگری که ممکن است میزبان حیات باشد و در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته است، شامل ستاره ای است به نام “fKepler 62” که با دمایی سردتر از خورشید در فاصله ی 1200 سال نوری از منظومه ی ما قرار گرفته است. در مدار ستاره ی یاد شده دو سیاره با نام های 62E , 62f وجود دارد که احتمال حیات را در آنها مورد بررسی قرار داده اند، این دو سیاره در سال 2013 میلادی کشف شده اند.
“Kepler 452b” که سال 2015 میلادی کشف شد، با ابعادی بزرگتر از ابعاد زمین، در فاصله ی 1400 سال نوری از ما قرار دارد. این سیاره به دور ستاره ی داغی حرکت می کند که سن آن 1.5 میلیارد سال از خورشید ما بیشتر است.
در سال 2017 میلادی قرار است، ناسا، ماهواره ای را به قصد کاوش بیشترِ سیارات فراخورشیدی، به روش گذر(TESS) به فضا بفرستد که این ماهواره به مدت دو سال، دو میلیون ستاره را مورد بررسی قرار می دهد.

Allen Telescope Array
“تلسکوپ آلن” به عنوان پروژه ی مشترک دانشگاه کالیفرنیا، دانشگاه برکلی و موسسه یSETI ، با دیش هایی به قطر شش متر قادر است به طور همزمان به انجام عملیات پیچیده ی اخترشناسی رادیویی و تحلیل های SETI بپردازد. موسسه یSETI و دانشگاه برکلی در اواخر دهه 90 تصمیم گرفتند به جای استفاده از آنتن های نهادهای دیگر برای تحقیقاتشان تلسکوپ جدیدی بسازند؛ اینکه آیا آلن موفق به دریافت اولین سیگنال از سوی حیات هوشمند خواهد شد یا نه به عوامل متعددی بستگی دارد. اما این تلسکوپ در مقایسه با فناوری های قبلی، قسمت های بزرگتری از کیهان را تحت پوشش قرار می دهد. طبق برآوردهای پروژه ی سایکلاپس، در این فضای بیکران، کهکشان ما تنها یکی از صد میلیارد کهکشان موجود است و جستجوی حیات هوشمند یک شبه امکان پذیر نیست.
این جستجو، سالها، دهه ها و شاید قرن ها به طول انجامد که نیازمند باوری استوار و تلاشی بی وقفه است. این باور که انسان آنقدر زنده خواهد ماند تا ثمره ی تلاش خود را دریافت کند و اینکه موجودات دیگر نیز مانند ما، مصمم به گسترشِ افق های دید خود هستند. به احتمال زیاد ما اولین موجودات هوشمندی نیستیم که به این جستجو دست یازیده است. بی شک ثبات قدم بزرگترین سلاح ما در آغاز این ماجرای عظیم کیهانی خواهد بود.

زهرا رسولی
مریم حجری زاده
تنظیم : لمیا راوف
منابع:
فرهنگ نامه ی نجوم و فضا؛ شادی حامدی آزاد، رضا امیر ارجمند؛ انتشارات نشر طلایی.
https://lco.global/spacebook/possibilities-and-search-life-our-solar-system/
http://www.lgvipclub.ir/fa/print/news/1854
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2744519/#!po=83.4906
http://www.popsci.com/military-aviation-space/article/2008-06/et-phone-earth
https://www.sfu.ca/colloquium/PDC_Top/astrobiology/life-in-our-solar-system.html

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *